« این گفتار عبارت کسیست که این رژیم را بنا نهاد. «زنان» در ایران همیشه توسط حاکمیت از کمترین حقوق شهروندی و غیر شهروندی برخوردار بودند. نداشتن حق پوشش، ترویج و حمایت از کودک همسری، نداشتن حق طلاق و…. نمونههای بسیاری از نادیده یا به نحوی سرکوب «زنان» در ایران است. ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ تاریخی که سردمدار تواریخ در ایران خواهد شد. این بار برخلاف گذشته مرگ یک «زن» مردم را به خیابان کشاند و فریاد «زن، زندگی، آزادی» طنین خیابان و کوچههای سراسر ایران شد.
تهیە و تظیم؛ سارا رحیمی/سقز
با مرگ مهسا امینی اما «کشتار» برای سرکوب هدف اصلی جمهوری اسلامی برای خواباندن آنچه که خودش «اغتشاشات» مینامند اما بهقول روحالله زم، این فقط یک «اعتراض» است، بود. براساس منابع، از ۲۶ شهریورماه که اولین اعتراض از شهر «سقز» آغاز شد تا به بیستم دی ماه ۱۴۰۱ حدود ۵۲۰ نفر در این اعتراضات توسط نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی کشته شدند. البته آمار دقیق بسیار بیشتر از این حرفهاست اما به دلیل عدم دسترسی به اطلاعات و خانواده جانباختگان این موضوع فعلا به همینجا ختم شده است. «کودکان» و «نوجوانان» نقش بهسزایی در این اعتراضات داشتند. براساس گزارشها، بیش از ۷۰ تن از کشته شدگان به کودکان و نوجوانان زیر ۱۸ سال اختصاص دارد. بیشترین کشتهشدگان اما در استانهای کردستان، گیلان، سیستان و بلوچستان،آذربایجان غربی و مازندران بوده است. هفتم آذرماه ۱۴۰۱ حاجیزاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه در دانشگاه شهید رجایی ضمن استفاده از لفظ «فریبخوردگان» به معترضان گفت:«بیش از ۳۰۰ نفر در این دو ماه کشته و شهید شدند چون دشمن را از خودی تشخیص ندادیم.» اما با توجه به سابقه آمار دادنهای مقامات جمهوری اسلامی این رقم بسیار بالاتر از این حرفهاست. او در همین مصاحبه درباره کشتهشدگان گفته است که «ما دشمن را از غیر خودی تشخیص ندادیم!» البته نیروهای جمهوری اسلامی هیچوقت به صراحت از کشتن معترضان سخن نگفتند؛ بلکه دلایلی همچون خودکشی، سقوط از ارتفاع (نیکا شاکرمی) و… اعلام میکنند. آیلار حقی دانشجوی سال چهارم رشته پزشکی دانشگاه آزاد تبریز، یکی از معترضان در تبریز بود که مقامات حکومتی مرگ او را «سقوط در محل گودبرداری» اعلام کردند اما یکی از اقوام نزدیک آیلار به رادیوفردا گفته بود که او در اعتراضات با شلیک مستقیم گلوله از پشت سرش کشته شد. از سویی دیگر سازمان حقوق بشری ایران در نروژ تعداد کشته شدهها ۴۸۸ و ۱۰۷ تن نیز زیر تیغ اعدام هستند. البته همین چند روز پیش بود که شاهد اعدام سه تن از معترضان خیزش ۱۴۰۱ به نامهای سعید یعقوبی، صالح میرهاشمی و مجید کاظمی بودیم. اعدامهایی که قبل و بعد از آن در شبکههای اجتماعی سروصدای زیادی به پا کرد اما باز هم جواب جمهوری اسلامی در برابر افکار عمومی با تایید حکم «محمد قبادلو» لجبازی بود و لجبازی. محمود امیریمقدم، مدیر سازمان حقوق بشر ایران، در این خصوص گفت: «در صورت فقدان واکنش رسانهها، مردم و جامعه جهانی در مورد اعدامهای روزانه زندانیان غیرسیاسی، از این مجازات غیر انسانی حساسیتزدایی میشود و هزینه سیاسی اعدام معترضان را برای حکومت پایینتر میبرد. برای متوقف کردن ماشین اعدام حکومت، هر اعدامی اعم از سیاسی و غیر سیاسی باید برای مردم و جامعه جهانی تحملناپذیر باشد.» شیوههای قتل مردم معترض اما این بار متفاوتتر از قبل بود؛ قتل با ضربات متعدد با باتوم، استفاده اسنایپر و شلیک با گلوله ساچمهای از فاصله نزدیک. در ۲۵ اسفندماه ۱۴۰۱، سازمان حقوق بشری ایران در نروژ برای چندمین بار تعداد کشته شدگان را به روز کرد. اسامی و مشخصات ۳۰ تن دیگر توسط کانون حقوق بشر ایران گردآوری شده و به این ترتیب شمار افرادی که هویتشان تا به آن لحظه احراز گشته به دستکم ۶۳۳ تن رسید. از میان این اسامی، ۱۲۹ اسم مربوط بهاستان سیستان و بلوچستان است که در دو جمعه خونین هشتم و سیزدهم مهرماه در زاهدان و دیگر شهرهای بلوچستان کشته شدند. در بین کشته شدگان نامی از ۸۰ تن از زنانی دیده می شود که جان خود را برای آزادی و بدیهیترین حقوق شهروندی از دست دادند. برخی از این زنان مادر و تعدادی در سنین زیر ۱۸ سال هستند همانند مرگ فاجعهبار نیکا شاکرمی، سارینا اسماعیل زاده و حدیث نجفی. مینو مجیدی، غزاله چلاوی، حنانه کیا، هدیه نعیمانی، مهسا موگویی، نگین صالحی، نگین عبدالمالکی، مائده جوانفر، کبری شیخ سقا اهل روستای دی ملای مهاباد، فرشته احمدی،پریسا بهمنی، نسیم صدیقی، ناهید مصطفیپور، الهه سعیدی، پریسا عسگری، شیرین علیزاده، دنیا فرهادی و … تعدادی بسیاری دیگر از زنان و مردانی که در راه خواستههای اولیه خود کشته شدند. اولین اعدامی، «محسن شکاری» به اتهام محاربه با ادعای دادستان مبنی بر بستن خیابان ستارخان بود.
مجیدرضا رهنورد، محمدمهدی کرمی، سید محمد حسینی، صالح میرهاشمی، سعید یعقوبی، فرزاد طهزاده، ماهان صدارت مانی، فریدون محمودی، محسن محمدی رضا لطفی، زکریا خیال فواد قدیمی، صدرالدین لیتانی، امین معرفت، میلان حقیقی، فریدون بختیاری و… از اعدامهای اخیر جمهوری اسلامی است. جمهوری اسلامیای نه تنها بر سر موضع خود پایین نیامده بلکه بیش از پیش روند سرکوب هر مخالفی را در پیش میگیرد؛ این را میتوان از بازداشت فعالان مدنی و کارگری و تایید حکم محمد قبادلو متوجه شد. سازمان حقوق بشر ایران، مستقر در نروژ و سازمان فرانسوی "با هم علیه مجازات اعدام" ECPM، در گزارش مشترکی اعلام کردند موارد اعدام در ایران در سال گذشته میلادی به نسبت سال قبل ۷۵ درصد افزایش داشته است. بر مبنای این گزارش که پنجشنبه، ۲۴ فروردین۱۴۰۱ منتشر شد در سال ۲۰۲۲ دستکم ۵۸۲ نفر در ایران اعدام شدهاند و دستگاهها و مقامهای جمهوری اسلامی ۸۸ درصد این اعدامها را به طور رسمی اعلام نکردهاند. چیزی که مشخص است مقامات جمهوری سعی دارند با اعدامهای متمادی ترس در جامعه را بیشتر و آغاز دور جدید خیزشها را متوقف کند که البته با توجه به خشم خانوادهها و افکار عمومی این روش جوابگوی وضعیت بد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و امنیتی نیست.
تهیە و تظیم؛ سارا رحیمی/سقز